کوچ



یکی از مشکلات زندگی خوابگاهی کمبود فضاست. احتمالا فقط یک کمد کوچیک داری با یک قفسه و میز تحریر. یک یخچال هم هست که بسته به این که با چند نفر شریکیش اندازهاش فرق داره. تو بیشتر خوابگاهها آخر هر سال تحصیلی باید وسایلت را جمع کنی، بستهبندی کنی، انبار کنی یا با خودت ببری خونه. محدودیت زندگی خوابگاهی به من هوشمندانه‌تر خرید کردن و مصرف کردن را یاد داد. پشت هر خرید لباس و خوراکی یا آوردن ظروف به خوابگاه کلی فکر بود! مثلا این که چه کفش یا مانتویی بخرم یا بدوزم که با تغییر کوچیکی مثلا توی شال و روسریم برای موقعیتهای مختلف از نظر خودم مناسب باشند. چه جنسی انتخاب کنم که شستنش واسم راحتتر باشه. همون لباسهای بهاره را میشد با یک ساق دست یا ژاکت توی زمستان هم پوشید. میتونم قسم بخورم تعداد ظروف من از ظروف تمام خوابگاهیهای تمام سالها کمتر بوده! هیچوقت هم نیاز پیدا نکردم از همسایهای دیگ و قابلمه قرض بگیرم. آخر سال که همه یکی توی سر خودشون میزدن یکی تو سر کاسه و بشقابهاشون، من شکستنیها را جا میدادم لای پتو و لباسهام و تمام!

برای من همیشه جالبه که چرا بچهها با وجود این که مدام از کمبود جا شکایت دارند یا از شلوغی اعصابشان خرده یا برای بستهبندی و جابه جایی وسایلشان کلی سختی میکشند یک بار نمیشینند فکر کنند به چند تا ازین وسایل واقعا نیاز دارند؟ بدون کدام یکی از اینها هم میشه زندگی کرد؟ میدونی، احتمالا اینها همونایی هستند که خونه‌اشون پر از وسایل دکوریه که گردگیریشون کلی زمان میبره. کمد اتاقهاشون پره از تشک و لحافهایی برای مهمانهای فرضی، کاسه و بشقابهایی که هر چند سال یک بار هم استفاده نمیشن، از یخچالهاشون هر روز چند تا خوراکی مازاد از مصرف خراب شده بیرون میریزند و . چرا؟ چون همه اینجورن، لابد ما هم باید باشیم.

آزادی فقط آزادی رسانههای منتقد و آزادی در پوشش نیست. آزادی یعنی این که من خودم برای سبک زندگیم تصمیم بگیرم نه دیگران.

نمیدونم تو خونهی خودم که قراره خاله و عمو و دوست مهمونی بیان و چشم بگردونند به خونه و زندگیم، باز هم پای این حرفها میمونم؟


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

my writings طراحی سایت مسکن بزرگراه ثروت روزهای خصوصی یک من سخت گیر شرکت تبلیغاتی بهنما | 28426529 021 یک روز در میان نامه فراهان دوره آربی وب نوشت های محمدمهدی داور بررسی کتانی و یا کفش ورزشی